مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

عشق مامان و بابا

سوالاتی که بی جواب میمونن

روز جمعه بود و طبق معمول جمعه ها تمام وقت من و بابا امیر برای مبینا خانومه،بعداز کلی بازی و تخلیه انرژی مبینا بدون مقدمه پرسید مامان وقتی ما نبودیم کجا بودیم؟ من: مبینا: یعنی وقتی من و تو  و بابا امیر و مامان جون و همممممه نبودیم کجا بودیم؟اینجا کیا بودن؟ من: تو چی فکر میکنی؟ مبینا: نمیدونم شاید یجایی بودیم که یادمون نمیاد ولی میدونم وقتی نبودیم دایناسورها اینجا بودن. . . . من: درسته بیا یکم بیشتر فکر کنیم بعد هرچی به ذهنمون رسید برای هم بگیم، یکم هم کتاب بخونیم و تحقیق کنیم،موافقی؟  و اینطوری بود که برای دوم از زیر سوالی که بشر هنوز براش جوابی نداره فرار کردم ولی میدونم این تازه شروع سوالات فلسفی ...
4 اسفند 1393
1